
حوزهها و مسائل مورد تعارض
موضوعهای تعارض میان والدین و نوجوانانو نیز اهمیت و ترکیب آنها در فرهنگهای گوناگون متفاوت است (اسدی یونسی، مظاهری، شهیدی، طهماسیان و فیاضبخش، 1390).
بر اساس مدل حوزههای اختصاصی، میتوان از چهار حوزه عمده در تحقیقات رشد شناختی و اجتماعی نام برد: 1) مسائل اخلاقی شامل رفتارهایی که نادرست تلقی میشوند زیرا حقوق دیگران را مورد تجاوز قرار میدهند. 2) مسائل متعارف شامل قواعد رفتاری مرسوم و موردتوافق همه و قواعدی که چارچوبی برای تعاملات اجتماعی پدید میآورند. 3) مسائل شخصی که برعکس دو مورد فوق اعمالیاند که نتیجهشان تنها متوجه خود نوجوان است و بنابراین ورای قوانین اجتماعی یا ملاحظات اخلاقی تلقی میشوند و 4) مسائل دوراندیشانه که مربوط به امنیت، سلامت و آسایش نوجوان است (سمتانا و دادیس، 2002).
بهصورت جزئیتر و مصداقیترمیتوان گفت: در اکثر خانوادهها تعارض ممکن است درباره لباس پوشیدن، موسیقی یا اوقات فراغت باشد (استینبرگ و موریس، 2001؛ به نقل از قمری، 1392). اما گاهی اختلافات بر سر مسائل مهمتری مثل: استعمال دخانیات، رفتارهای جنسی، نگرشهاینقش جنسی، نگرشهای سیاسی، ارزشهای اخلاقی، مسائل اقتصادی- اجتماعی، مسئولیتهای خانوادگی، عادتهای مطالعه و نوع دوستان بروز میکند (بیابانگرد، 1389). در جدیترین شکل آن نیز، محیط خانوادگی استرسزا با تعدادی پیامدهای منفی ازجمله بزهکاری نوجوان، فرار از خانه، افزایش افت تحصیلی و حاملگی دختران همراه است (استینبرگ و موریس، 2001؛ به نقل از قمری، 1392).
همچنین بیابانگرد مسائل زیر را در بروز تعارض میان نوجوان و والدین مؤثر میداند:
– پیچیده شدن مسائل هویتی نوجوانان
– ظهور میل جنسی در نوجوان
– لزوم انتخابهای مهم زندگی توسط نوجوان
– تغییر در ارتباطات و مواجهه باقدرت والدین
– تغییر در دلبستگی نوجوان نسبت به والدین و همسالان
– تردید و تعارض در مورد ارزشهای والدین
– انتظار والدین از نوجوان مبنی بر، برآورده کردن آرزوها و توقعات آنها
– خودمحور بودن نوجوان
– شیوههای تربیتی کنترلی و قدرتطلبانهی والدین (بیابانگرد، 1389).
درواقع خانوادههایی که در آنها والدین از شیوه کنترلی و قدرتطلبانه استفاده میکنند در مقایسه با روشهای آزادمنشانهتر، تعارضات بیشتری راتجربه میکنند (بیابانگرد، 1389).
اشکال تعارض
تعارض در اشکال مختلفی وجود دارد و میتوان آن را به دو دسته کلی تقسیمبندی کرد:
تعارض سازنده: تعارض سازنده یا کارکردی افراد را برای تلاش کاری بیشتر، همکاری و خلاقیت بیشتر تحریک میکند (هیوتالا، 2006؛ به نقل از جباری، 1392). تعارض میتواند سازنده باشداگر نتایج آن باعث روشنی موضوعات، حل مشکلات و کمک به رشد شخصی شود. تعارضهایی که در خانواده بهطور سازنده هستند میتواند منجر به رشد شخصی فرزندان و همچنین افزایش همکاری، همدلی و نیز توجه به یکدیگر شود (مک کوی، کامینز و دیویز، 2009)
تعارض مخرب: تعارض در سطح خیلی کم و خیلی زیاد، غیر سازنده و غیر کارکردی است. تعارض خیلی زیاد منحرفکننده است و در وظایف اختلال ایجاد میکند. تعارض خیلی کم ممکن است تلاش را افزایش دهد، ولی خلاقیت و سطح عالی عملکرد را کاهش میدهد (هیوتالا،2006؛به نقل از جباری، 1392). تعارض زمانی مخرب است که باعث نابودی ارزش فردی و دوقطبی شدن افراد در حوزه همکاری بین فردی و منجر به افسردگی در والدین و فرزندان، خشونت، درخودماندگی اجتماعی، مصرف مواد مخدر و الکل، پرخاشگری در خانواده، عزت نفس پایین در فرزندان و کاهش توانایی سازگاری در مدرسه شود (مک کوی، کامینز و دیویز، 2009).
.culture
.domain specificity model
.social-cognitive development
.moral issues
.conventional issues
.personal issues
.prudential issues
.Smetana. J & Daddis. C
.Steinberg. L & Morris. A
.sexual behaviors
.moral vaiues
.study habits
.delinquency
.school drop – out
.attachment
.authoritarian
.constructive
.creativity
.Hautala. T
.McCoy. K, Cummings. M & Davies. P
.destructiv
.violence
.adjustment