برت لین و دایان دورفمن ، همکاری میان مدارس و جوامع را به عنوان داشتن دو هدف اصلی تعریف میکنند:
1.جهت تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی بوسیلهی ایجاد شبکههای قوی اجتماعی، ایجاد شراکت فعال و دموکراتیک و ترویج حس اعتماد در جامعه؛
- جهت افزایش توانایی و ظرفیت جامعه در استفاده از ذخایر سرمایه اجتماعی برای ایجاد فرصت بازسازی معنادار و پایدار جامعه.(Interactions. 2003)
- منافعی برای مدارس درگیر روابط مدرسه-جامعه
نه تنها خانواده و جامعه شدیداً در شکل دادن حس سودمندی دانش آموزان و انتظارات از آینده مؤثرند، بلکه آنها می توانند کیفیت تحصیل را مستقیماً تحت تأثیر قرار دهند. توماس هچروش هایی را تشریح میکند که در آن اجتماعهای مدارس متحد (شبکه ای از بیش از 100 مدرسه که به توسعه ی حوزه ی والدین، مدیران و معلمان، اختصاص دادهشده) توسط بهبود فرصت ها و شرایطی برای یادگیری، در تحصیل دانشگاهی دانش آموزان همکاری و کمک کردهاند. او مشاهده کرد که اقدام جامعه برای بهبود شرایط فیزیکی جهت یادگیری در همهی مدارس متحد، تأثیر همکرداری داشت، جاییکه افراد در جوامع فقیر دریافتند که میتوانند تفاوتی ایجاد کنند، به آنها قدرت داده شد تا مصرانه خواستار پیشرفت های واقعیتر باشند. معلمانی که والدین و اعضای جامعه را در حال کار کردن از طرف دانش آموزان و مدارس مشاهده کردند، امیدوار شدند و در مورد کیفیت تعلیمشان احساس مسئولیت بیشتری کردند. نتیجه، پیشرفت تحصیلی دانش آموز بود.
- منافعی برای جوامع درگیر روابط مدرسه-جامعه
اگرچه هدف نهایی همکاری میان خانواده، جامعه و مدرسه، تضمین موفقیت و رفاه نسل بعدی اعضای جامعه است، ادبیات همکاری و شراکت، بیشتر از ارزش فرایند صحبت میکند تا هدف نهایی یا تولید. در حقیقت، ممکن است که خودِ فرایند، فرآورده ی مهمی باشد زیرا روابط و اقدامات لازم جهت ایجاد برنامه ها و شرایطی که به جوانان سود میرساند، سرمایه انسان و سرمایه اجتماعی لازم برای زندگی پربازده و جوامع سالم را گسترش میدهد. همانطور که برنر گفت: «همکاری ها میان مردم اتفاق می افتد و نه سازمان ها. بنابراین، بیشتر ادبیات همکاری، بر شکل دادن روابط میان مردم متمرکز است تا بر ایجاد قراردادهای رسمی و سازمانی. (همان، 2003)
- جامعه به عنوان برنامهی درسی
ناچتیگال اخطار میکند که « آنچه که مدارس روستایی به بهترین شکل انجام داده اند، آماده کردن دانش آموزان برای ترک جوامع روستایی، یا با هدف ادامه تحصیل و یا شغل پیدا کردن است. او بر اهمیت استفاده از جامعه به عنوان منبع برنامه ریزی درسی تأکید میکند؛ هنگامی که آموزش به خارج از کلاس درس برده شود، موانع میان مدرسه و جامعه، همانطور که دانش آموزان در میان جامعه شان و دربارهی آن یاد میگیرند، شکسته میشوند. متون مکتوب، تعدادی از مثالهای برنامههای روستایی موفق را ذکر میکند، که در آن ارتباطات میان مدرسه و جامعه با استفاده از رویکرد جامعه-به عنوان- برنامه درسی ساخته شده است. این مثالها در دو دسته ی اصلی قرار می گیرند: دانش آموزان در همکاری با اعضای جامعه، دوران گذشته ی جامعه شان را مورد بررسی قرار می دهند و تاریخ آن را مستند می کنند تا میراث و آینده شان را حفظ کنند، و دانش آموزان مواردی که جامعه شان را متأثر می کند تشخیص میدهند و با همکاری سازمانهای جامعه، عمل یادگیری را متقبل می شوند تا نیازهای جامعه را بسنجند و تغییراتی را برنامه ریزی کرده و اجرا کنند. پیوندهای برقرار شده میان مدارس و مشاغل در جامعه، از طریق تدارک تعلیم و آموزش بیشتر، و برنامه های پیش-استخدام برای جوانان، در جامعه نیز توسط بهبود مهارت های کاری و چشم انداز های مشاغل جوانان، شرکت و همکاری میکند. رویکرد جامعه- بعنوان- برنامه درسی، به دلیل پیوندهای محکم قرار گرفته میان مدرسه و جامعه، نقش مهمی در تجدید حیات جامعه دارد. به علاوه، پیامدها و منافع اجتماعی و اقتصادی بسیاری از پروژه های جامعه- بعنوان- برنامه درسی، پس از اینکه پروژه اولیه پایان می یابد، برای مدت طولانی دوام میآورند. (johns. Kilpatrick& Mulford .2000.p.4)
Brett Lane
Diane Dorfman
Thomas Hatch
Burner
Nachtigal
]]>
